ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 30 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 10 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

بازی 106+ماهرخ از جنس خودش 8

فرزندم هیچ چیز جلودار همت ...و اراده ی آدمی نیست... بر کوچکیت منگر و همیشه ترس را از باورهایت دور ساز... اینکه فیلها، همیشه از موش ها در هراس اند... یک واقعیت است ...     ناصر کشاورز چه طولانی نبودیم امان از این مجازیکده های زیادی مجازی و این وبلاگ صندوق امن خاطرات ماست یک مجازی واقعی حال در این باغ مجازی ها کارمان بجایی رسیده که بین مجازی ها دنبال واقعی تر میگردیم و واقعی های واقعی را در مجازی های حبابی گم کردیم   اما اینجا را دوست داریم... چند ماهی هست بازی نداشتیم نه اینکه در کارگاه مادر دختر یمان تخته شده باشد شکل بازی ها ،تکرار در بعضی بازی ها و غرق شدن ما ...
6 دی 1394

بازی 106+از جنس خودت6

من ترا خواهم برد به تماشای گل سرخ بهار و گره خواهم زد روی غمگین ترا به علفهای فراوان بهار   من ترا خواهم برد به لب جوی زلال که تراوش شده از برف بهار   من تو را خواهم برد به سر کوه نجات به هوای پرواز و به دستان تو خواهم آویخت چتری از بال هزار پروانه چراغعلی بابادی   سلاااااااامی بعد از چندی نبودندی دختر رو به چهار ساله ی ما با خود عالمی دارد به دنیایش تا حد توانمان و مجال اعصابمان ،احترام میگذاریم و تماشایش را که از هر نمایش و کمدی و درام و کلاسیکی جذاب تر است با دنیا عوض نمیکنیم بزرگ میشود و دیگر از این دلبرانه های کوچک ،دست...
9 خرداد 1394

بازی 105+از جنس خودت5

فرزندم آنجا که در اندیشه ی باغبان تفکری جز چپاول باغ نیست، با یک گل که هیچ با هزار گل هم بهار ناآمدنی ست... بلاگفا ترکیده انگاری پازل داریم کاغذی ،روزنامه ای! از روزنامه ها عکس برید و به مقوا چسباند و برش زد،هر مدلی دلش خواست بعد چید کامل شد مرحله داشت یه سری عکس پرسنلی برش زد و چسبانید و داستانی مصور ساخت این مطب آقای دکتر اینجا آپارتمان با سقف گرد هست سمت راست درختی هست که در حال افتادن و بچه ای اونو نگه داشته سمت چپ عروس خانم مو فرفری ترکیب آجیل و خمیر دندان و آشپزی به سبک ماهرخ من در مقاب...
26 ارديبهشت 1394

بازی99

فرزندم "جهان چهارم"...جهانی ست که در آن "آگاهی و دانستن " همان چیزیست که انسان را در تنگنا می گذارد و ...گاه حتی؛ نفس های او را به بند میکشد؛       بازی و ریاضی این ستاره ها خوب کار ما را پیش میبرد کند و چسباند و شمرد و ... یه 10 تایی صفحه از یک تا 10 پر ستاره تطبیق کرد اعداد و ستاره ها ر شمردن ستاره ها با انگشت اصل بازی ما بود  بازی با یک طناب از فاصله ی کم شروع کرد به پریدن (عبور)  از طناب،البته جفت پا ، وبعد از هر بار پرش ارتفاع بیشتر می شد تا اینکه منصرف شد بعد تر پریدن روی طناب باز هم...
3 اسفند 1393

بازی97

فرزندم همیشه روشنایی به معنای پایان تاریکی نیست گاهی هزار سپیده طلوع می کند... آدمی همچنان در ظلمت شب گرفتار است! چراغ اندیشه را همواره روشن نگهدار... مدتهاست با ریاضی بیگانه شدیم جز کتابهای کار،خواستیم جبران کنیم،بی حوصله و ایده! دردانه مان مثل همیشه مشغول خوردن پسته بود،خورد و تمام شد،بر ما خیره،که؛چه کنیم آبرنگمان را اوردیم و جعبه ی جادو و ... رنگیدیم و رنگیدیم،این رنگارنگی چه شوری دارد و انرژی بی پایان شانه تخم مرغ را هم ... و دسته بندی رنگها و شمارش  بعدتر... یک سال است رول دستمال توپی جمع میکنیم پس باید بکار میگرفتیم شان،و گرفتیم! ...
20 بهمن 1393

بازی 96+از جنس خودت3

فرزندم؛ چرخ دنیا اگر بکامت نگشت، دل آزرده و غمین مباش فقط کافی ست که... چون کودکی هایت؛ خالص و بی غل و غش باشی اینگونه با پای پیاده و یک چوب دستی هم می توان، چرخ دنیا را به چرخ واداشت   اکواریوم ماهی ساختیم،از عید گذشته ماهرخ هر چند روز یک بار با ابروان گره زده و خشم در صدا رو به بابای خانه ی ما:بابا ماهیام بردی تو استخر ولشون کردی منم ازت ناراحتم(ماهی های عید گذشته) ما هم آکواریومی دست و پا کردیم شاید از ناراحتیش بکاهد جعبه ی مناسبی را با آبرنگ رنگید با فوم هنر نمایی کردم من من من و دردانه چشم هایش را چسباند این هم پایان نه چندان جالب اما دوست داشتنی ...
20 بهمن 1393

از جنس خودت2

 نازدانه  مان کشید و فریاااااااااااااااااااااد زد ماااااااااااااااماااااااااااااااان بیااااااااااااااااااااااااااا ببیییییییییییییین دیدیم و پسندیدیم و ذوق مرگ شدیم چنانکه اگر تمام لاله های واژگون دماوند را یکجا بغل میکردیم حالمان به خوشی حال دیدن نقاشی دخترمان نمی بود واللللللاااااااا   ما که اهل دهان جنباندن از نوع جویدن نیستیم کلا با فعلش مشکل داریم قد بلند و باریکمان خود گویاست گاهی عذاب وجدان داریم که مبادا برای دردانه مان کوتاهی می کنیم اما گاهی از این عذاب وجدان پشیمان میشویم ،چنان که پوست موز را بکناری میبینیم،سیب گاز زده،پوست های پسته و ... خود قضاوت کنید بجای کلاه ماا ...
20 بهمن 1393

بازی94

ماهدختمان همچنان می کشد خانه ،عروس، بستنی قیفی، پیرمرد، پیرزن و ...  اینجا عروسی داریم که به جای دسته گل،کدوتنبل بدست گرفته،واللا      اینهم دیگ اشکنه ماهرخ مان   سرمان مثل قطاری که به ایستگاهی میرسد سووووووووووووت می کشید دوستی پیشنهاد حنا و جوانه ی نخود و ... دادن،خدایشان راضی باشد انجام دادیم خوب بود تیری به دو نشان  ماهرخ و جوانه های نخود که هرروز بررسی میشدن و رسیدگی     سفره ی سفیدمان کوچک شده باید بزرگش کنیم یا از هر طرف کــــــــــــــــــــــــشش دهیم  تاس میدرستد با مکعب های چوبی    ...
20 بهمن 1393

اینجا همه چی در همه!!!(بازی93 )

من مسافری زمینی هستم که زمانش به وقت حضورتوست خورشیدش به افق مهربانی تو طلوع می کند و ماه آسمانش چشمان توست.... دختر خونه عصای دست مامانه نظرتون چیه؟ اینجا نمی خواد من مانعش بشم یه متکا و یه زیر دامنی تور،نمیفهمم زیر دامنی چقدر به بلندتر شدنش کمک می کنه! و در ادامه... تانگرام خریدیم اما ماهرخ ما کاری به اصل و اساس تانگرام نداره و این طور شکل میسازه اینکه معلومه اینم یه قایق تو دریاست و ... پست هایی در مورد نقاشی های متفاوت داشتم اینم یه مدلشه این لوله های کاغذی ر گیر آوردیم دیگه!جوینده یابندس روش با مداد شمعی نقاشی میکشه مثلا:خورشید ...
20 بهمن 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد