ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

بازی88

امروز روز خوبيست. ميدانم. تو باشي ومن باشم ... از اين بهتر نميشود.     اولش را با ساز کمانچه داریم ماهرخ:می خوام آهنگ دیم دیم دیدیم دییییم بزنم کتابی در مورد سازهای ایرانی و بین المللی دارم به ماهرخم میدم که ببینه و بشناسه ************************ فصل زعفرون و نیشابور ما هم تولید چشم گیری از این محصول داره این روزا خیلی از خونه ها با عطر ملایم و رنگ بنفشش که روح ر نوازش میده بساط گلای  زعفرون دارن جنس ملایم برگهای گل زعفرون خیلی دلچسبه حتی واسه ما بزرگترا دخترک کلی دوست داشت **************************** از وقتی دست بگردن دخترک آویزون شده کار با مداد و دفتر کمتر شد...
20 بهمن 1393

بازی 86

بازی هایمان محدود شده حفظ تعادل بر دردانه مان کمی سخت شده گفتیم بازی انجام دهیم  بر اساس گام ،بدون نیاز به دست انجایش را که دست در حرکت و گام ، نقش اساسی دارد را اندیشیدن نکردیم اما کوتاه مدتی را سرگرم شدیم ادامه مطلب لطفا" + یه بعد گذاشت مسیری از جنس ها ی مختلف چیدیم و دخترک شروع به راه رفتن بر روی مسیر کرد با کمک من دختر دست شکسته مان نمی توانست براحتی راه برود گام هایی کوتاه و بلند       بعد نوشت: سبزی پاک میکردیم از هرکدام مشتی برداشتیم و دخترک بو کشید نام بردیم و تکرار کرد و دوست داشت به پیازچه اش که ...
20 بهمن 1393

بازی 84

ماهرخ: یه اسمون ابری که میخواد بارون بباره،بعدبرق میزنه ادامه مطلب بازی ریاضی و ... ماهرخ:این قایق زیر ستاره ها روی اب   برچسب و اعداد مغناطیسی و انگشتان ظریف و ماهرخ   شمارش با انگشتان ،ماهرخ گاهی اشتباه میکنه و سرعت شمارشش از حرکت انگشت بیشتره اما ما دوست داریم رقص و پایکوبی بعد از پروژه شمارش یه مدل دیگه: روی برگه دفتر و رسم خطوط ژل خریدیم واسه خوردن،به طعمش نگاه نکردیم رنگ بسته نشان از انار داشت اومدیم خونه فهمیدیم ژل کولا ست درستیدیم اما نخوردیم اصلا خوشمان نیامد یه رنده یه ماهرخ و ژل های لرزان ...
20 بهمن 1393

بازی80

ماهیگیری زیاد میکردین اما تو خشکی نمیدونم چرا بفکرم نمیرسید که تو ظرف آب شبیه سازی کنم و این طوری شاید به ماهرخ م بیشتر خوش بگذره اب ریختیم و کمی رنگ انگشتی ماهرخ خوشحال شد از اب اما وقتی اب ر ابی دید ذوق کرداااااااااااااااااااااااااااااااااا عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم مامانت بی ..... دیگه چه میشه کرد   بعد تر که عذاب وجدانم راحتم نمیزاشت واسه جبران یکارایی کردم ماهی درست کردم با اسمش نمیدونم اما واسه عایق بین در و پنجره استفاده میشه از لوله فروشی خریدم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ عکس ماهی کشیدم رنگیدم بریدم گیره زدم و ماهرخم خواست انجام بده اما قیچی کردنش واسش سخت بود...
15 شهريور 1393

بازی 77

این بازی باعث هماهنگی چشم و دست تقویت ماهیچه ریز دست و انگشتان وآشنایی با انواع خطوط و منحنی هاو...   خیلی هم ساده و راحت و شیک بعله! با ماژیک روی برگه طرح میکشیم ترجیحا از طرح های ساده شروع کنیم بهتره و دردونمون اون طرف برگه با ماژیک یا مداد روی طرح ر پر رنگ میکنه فعالیت ها ی شبیه : کشیدن خط بین دو خطی که ما میکشیم و این دو خط میتونن طرح حای مختلف باشن مث بازی ماز خط چین هاو نقطه چین هایی که کودک پر رنگ میکنه و ... ...
22 مرداد 1393

بازی 55

میشینی در سکوت یه قیچی دست قیچ قیچ بدون من منم به کارام میرسم این اشکال سایزشون خیلی خیلی کوچیکه برش میزنی و بعنوان جایزه بمن هدیه میدی میسی    بعد از بازی یه پیاده روی کوچولو داشتیم و این در نظرت جلب کرد ...
30 بهمن 1392

بازی 52

بازی با چوبهای بابا ساز   بازی های زیادی میشه با این مکعب های چوبی انجام داد پدر و دختر میشینن و کلی بازی میکنن از جمله: دخترک اینجا یه خونه ساخته یه آدم کنار خونه یه گل که تو دستشه و یه درخت سمت چپ تصویر     اینجا یه ستون ساخت و رفت چسب حرارتی آورد و یه الا کلنگ ساخت و پدر هم الا کلنگ بازی کرد خخخخخ     یه خونه شیروونی       دخترمان از پدرش عکس میگیرن البته با لیوان و موقع عکاسی اصراری داره که ژست بگیرین      ...
6 بهمن 1392

بازی 30 و 31+ طرز تهیه خمیر بازی

امروز ظهر یه کارایی کردیم   نه که کارستون اما .... رفتم سراغ کتابای دردونه و دفتر وایت برد و ماژیکش برداشتم اشکال هندسی در چپ و راست برگه کشیدم  و ازش خواستم با خطوط افقی بهم وصل کنه اولش که متوجه نشد و نقاشی کشید رفتیم سراغ مداد و دفتر و بعد از اون مدادشمعی اشکال هندسی و شمارش و شکل های نظیر هم اینها ر با هم کار کردیم  بالاخره ماهرخ خسته شد و رفت     بعد از استراحت ماهرخ و یه خواب ظهر طولانی با کلی انرژی یه عصر جدید و تجربه کردیم واسش خمیر بازی درست کردم اما دو رنگ  خوب رنگام کم بود      وای وای وای وااا...
30 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد