بازی 96+از جنس خودت3
فرزندم؛
چرخ دنیا اگر بکامت نگشت،
دل آزرده و غمین مباش
فقط کافی ست که... چون کودکی هایت؛
خالص و بی غل و غش باشی
اینگونه با پای پیاده و یک چوب دستی هم می توان،
چرخ دنیا را به چرخ واداشت
اکواریوم ماهی ساختیم،از عید گذشته ماهرخ هر چند روز یک بار با ابروان گره زده و خشم در صدا رو به بابای خانه ی ما:بابا ماهیام بردی تو استخر ولشون کردی منم ازت ناراحتم(ماهی های عید گذشته)
ما هم آکواریومی دست و پا کردیم شاید از ناراحتیش بکاهد
جعبه ی مناسبی را با آبرنگ رنگید
با فوم هنر نمایی کردم من من من
و دردانه چشم هایش را چسباند
این هم پایان نه چندان جالب اما دوست داشتنی
حیوانات آبزی مان متحرکند بهله
*****************
پدر ،دختری دست بکار شدن و با پازل یه همچین چیزی(مکعب مسطتیل) ساختن،اما ماهرخ دوربین می نامدش
من رو به بابای هنرمند:کی درستش کرده؟بابا:ماهرخ با کمک من!
من رو به دختر هنرمند:کی درستش کرده؟ماهرخ:بابا با کمک من!
خواهش میکنم تعارف نکنید من شیفته ی صداقت شمام
نقاشی خوشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمزه
با چسب ماتیکی روی برگه طرحی انداخت
پودر کاکائو را رویش الکید
باز هم...
کاغذ را تکانید و کلی ذوقیــــــــــد(نمک رنگی،زردچوبه،پودرسبزی ها و ... نیز مناسبند)
**********************************************
از جنس خودت3
بعد از داستان سگ و پرنده های حیاط خلوت مان نوبت به مورچه های خانه رسیده
برایشان نان ریز کرد
بعد از بررسی های مهندسی متوجه شد نان ها درشت تر از سوراخ خانه ی مورچه ها هستن پس در اندازه و سایزشان تجدید نظر نموده و دوباره ریزشان کرد
موهای عروسکش دسته جمعی در حال جدا شدن از پوست سر بودن(این صحنه ها ر یواشکی پاییدم)
بعد از کمی دلداری به عروسک تصمیم گرفت بستریش کند
درون قابلمه های مامان بیچاره،محلولی از چسب مایع و آب درستید
و سر رو به کچلی را عروسک دوا نمود
ماهرخ چیکار میکنی؟موهاش رنگ میکنم!!!
ماهرخ و درگیری با شلوار
وقتی با شلوار کنار آمد,حاجیه خانم ماهرخ ،در لباس عروس دنباله دار اسلامی
فهمیدین چی شد دیگه؟!!!
شاد باشید در پناه خدا