ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 30 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 10 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

بدون عنوان

هر صبح با شور و هیجان روزای مدرسم از خواب بیدار میشم مثل همون موقع شوق حاضر شدن و رفتن دارم اما یکم متفاوت با این تفاوت که واست چاشت آماده میکنم بیدارت میکنم یکم با موهات ور میرم ،دور گردنت بو میکشم،چند تا بوس و یاز شدن چشمای نازت و طلوع خوشید صبح من با هم لباس میپوشیم زیر آفتاب صبح پاییزی دستای کوچیکت تو دستام از پل رد میشیم تو از رو جدولا میریم از رو سنگا و منم مهمون شیطنتای مسیر راهت میشم دوباره بچه میشم و این روزای زود گذر و بی تکرار ر با همه ی وجودم حس میکنم لمس میکنم     امروز روز تو و دوستای تو، تو کل دنیاست واسه همتون عاقبت خیر و سلامتی ارزو میکنم روزت مبارک        &n...
15 مهر 1394

سال نو مبارک

کمتر از پنجاه دقیقه به پایان سال و اغاز سال باقی مانده این سال را که حذف کنیم یک آغاز و پایان داریم و فاصله اش به اندازه ی سالی ست که حذف شد خدایا به خاطر سالی که گذشت سپاس و برای سال جدید هم سپاس این سال های کوچک را با تو و با نام تو آغاز میکنیم ای دگرگون کننده ی حال ها سالی سرشار از آرامش ، محبت ،شادی ،برکت و در نهایت سلامتی را برایتان ارزو دارم میرویم که این کمتر از پنجاه دقیقه را در خلوت تاریک شب مروری داشته باشیم بر 365 ی که بر ما گذشت   ...
1 فروردين 1394

چهار شنبه سوری

    زردی من از تو ، سرخی تو از من غم برو شادی بیا ، نکبت برو روزی بیا   رفتیم دیدن نمایش این اولین اجرایی بود که  دخترمان به تماشایش رفته بود دوست داشت ما هم خوشحال شدیم از این استقبال رفتیم برای جشن چهارشنبه ی آخر سال باز هم برای اولین بار این اولین هم بخاطر اتشنشان بودن مرد خانه ی ماست هر سال آماده باش امسال را آزاد بودیم و از 7 شب تا 2 صبح جشن گرفتیم چه جشنی ماهرخمان پرید از اتش سرخ زردی زدود و سرخی گرفت   ســیــاوش ســیــه را بــه تــنــدی بــتـــاخـــت  *** نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــس...
27 اسفند 1393

یه روز و دو مناسبت

و امسال بهترین سال و بهترین سالروز تولد ماهک من اتفاقی که کمتر پیش میاد روز تولد تنها دخترم مصادف شده با گل عید شیعیان عید غدیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر داریم و تولد دخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــترم امروز تک پیک روزای منه به همه و بیشتر به خودم و بابای خونه و دخترم تبریک میگم مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن خیلی خوشحالم همه شاد باشید ...
20 بهمن 1393

بازی 82

 بمناسبت روز آتشنشان جشنی برگزار شد و ما هم شریک شادی بابای خونه و دوستانش شدیم   بابا، دوست خوبای بابا روزتون مبارک همیشه سلامت باشین   مسابقه طناب کشی و اولین تجربه شرکت  ماهرخ تو مسابقات گروهی و گرفتن جایزه بود  نقاشی با جایزه ها دفترـمدادرنگی ـ راکت و توپ تنیش رفتیم کنار استخر های کم اب (کم شده قبلا خیلی پر بود بهله :(  ) تماشای ماهی های بزرگ ،مار آبی،غاز و بهترین قسمت انداختن سنگ تو آب و بقول ماهرخ:شاللللللاپ بمناسبت روز آتشنشان مسابقه ی بادبادکهای دست ساز را ترتیب داده بودن ما هم شرکت کردیم و ساخ...
7 مهر 1393

دیالوگ3

امروز بمناسبت روز اتشنشان رفتیم واسه دیدن مانور بابا و دوستانش   یکی از مراحل حمل مصدوم از ارتفاع با بسکت بود اومدیم خونه و شما شروع کردی به تعریف عملیات مانور به این شکل: ماهرخ:ماما اقا خوابیده بود!! مامان:اقا خوابیده بود؟؟ کجا خوابیده بود؟ ماهرخ: دستت (بسکت) مامان: {البته مدیر روابط عمومی مراحل عملیات توضیح میدادن اما بســـــــــــــــــــــــــــــــکت   نمیدونم واللا}   ******************************** من:دخترم اسمت چیه؟ ماهرخ:ماففوو من:ماهرخ اسم مامانت چیه؟ ماهرخ:مامان فاطمه من:اسم بابات چیه؟ ماهرخ:بابا حسن گا من:فامیلت چیه؟ ماهرخ:نصیپور  (نصیب پور) من...
7 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد