بازی 103
به آغوش باد بسپار موهایت را
در آمدن به سویم
نسیمی از عطر موهایت
لذت را می برد تا بی نهایت
مرغ عشقم می خواند در صفایت
و من بودنت را
در بهترین لحظه ها
با اذان عشق
در نماز گلبرگها خواهم خواند
چاپخانه مان را دوباره فعال کردیم
به توپک های کاموایی هم رحم نمی کند
این هم که جز لایفک صنعت چاپ ماست
پنگوئن بیچاره ، باید شکل پنگوئن می شد
اینجا زیر ماشین است و نه چاله میدون
اگزوز و جوشکاری و ماهرخ
نقاشی با چسب مایع،چسب کتاب،استیکر
با چسب مایع کشید
با ابرنگ رنگ کرد
یه همچین چیزایی کشف شد
جالب بود!
رفتیم سراغ کار جدید ،استیکر ها ر میچسبوند
با چسب نواری هم چسباند،با چسب مایعع هم کشید
بعد تر کلـــــــــــی رنگ کرد
این شد!
شروع کرد به کندن چسب و برچسب ها
تا این شد!
باز هم رفتیم دوری نزدیک،عصری بهاری،ارتفاع بود و مخمل سبز روستای ته دره
با این فلزات کنار نمی آییم
بعد ازچای آتیشی،ماجراها داشتیم
بادبزن گرم
امتحان میکنیم
خوب است
روز پدر را داریم
کاری دست ساز آماده می کنیم
تحت عنوان قاب عکس
یه همچین چیزی(اولین هدیه ی روز پدر)
روزت مبارک