گاه گاهی از این فصل روان
چه قدر نیستیم
چه کم مینویسم این روزها
و چه دلگیرم از انچه ثبت نکردم
بسیار شلوغیم
با شعار دانشگاه باشگاه کارگاه
با هم رفتیم زیپ لاین و اولین تجربه ی پرهیجانت را با من شریک شدی
ممنونم و ممنونم که هستی
گاهی ترس و هیجانی که بر ترس پیشی گرفته
با هم یک سفر مادر دختری داشتیم به کیش
باز هم اولین سفر هوایی دو نفره مان اولین کیش پیمایی مان بود
گررررررررررررررررررررم و خوش
دوباره اولین هایی زیبا
من در کارگاه های تسهیلگی ک.دک . طبیعت شرکت کردم . ت. در مدرسه طبیعت
موج جدیدی از مدارس در ایران که کارشان درست است
و اولین درسی که خوداموز از این مدرسه یاد گرفتی دوستی با حیوانات بود
تاب تارزانی که ترس بر تو پیشی گرفت و سوار نشدی اما من امتحان کردم و عالی بود
این تاب را دوست داشتی
و این...
بالاخره مثل پپاپیگ شدی
من هم خوشحالم از حال خوشت
و خوردن نهار در جوی اب و بودن در کنار بنیانگذار مدرسه طبیعت ایران
پدر طبیعت و دکتر وهاب زاده
با هم کلی بازی کردین
و باااااااااااااااااااازی کردین
و بازی کردی...