قمر در عقرب ما
این روز های ما
بی نظم و قر قاطی
شاید اگر درست همش بزنیم
آشی شوله قلمکار میزبان نگاه شما دوستان باشیم
پیتزا پزون داشتیم با طعم دستان ماهرخ
و از عشق میگوییم وقتی برگ ی در بساط نیست
به کنجی خزیده و در خفا غرق در صورت خود شده
چنین ظاهر میشویم
و گاهی چنین ناز میفروشیم که گویی لباس عروسی عروس ملکه انگلیس را به تن داریم
لباس ها و دسته گل های ماهرخ دیزاین
گل یخ توی دلم جوونه کرده
از کارهای عجیب تو!!!
سمفونیک بهارش را میرقصیم
جاده ی سبزش را پیمایش
مختاریم و ازاد
تا حدی که به در و دیوار خانه هم ...
و خطر را نمیفهمیم ،نمیسنجیم
بعد ازپیتزا مدعی شده ایم
بی سر و صدا ...
باید پدر و مادر را میزبان باشیم
مجبورند...
ما جز آشپزی و رنگ کاری و عکاسی
اپرا هم اجرا میکنیم
اپرای چرخان
و در نهایت در کلبه ی حقیرانه ی خود بیهوووووش میشویم
از قمر در عقرب روزگار
پ ن:
این روزها زیاد دختر بابا شدیم و بیشتر با همیم