بازی 102
فرزندم
آنجا که به هر طریق
نمی توان
گره از بخت خواب آلود باز کرد
دیوانه وار
به بخت بی اراده ی خویش
بخند...
اولین بازی سال 94 را برای سفره ی 94 داشتیم
باشد که شاد باشد کودکمان از انرژی هفت سین مان
و ما مست شویم از رنگ و روی سفره ی امسال که انگشتان ظریف دلبرمان رنگیدش
تخم مرغ های سفالی
پیاله های سفالی
و ...
با عشقی که از دستان دلبرک ما گرفتند در جوار خورشید جان گرفتند
و به سفره ی امسال ما جاااااااان دادند
و من!
من!
با دیدن گل رویت جان تازه گرفتم
جان منی!
بهارم تویی،بخند که شکوفه باران شوم
بعد از دو سه روز پر هیاهوی اول عید که فقط همین دو سه روزش معادل کل سال است
ماهدختمان سر به بهانه گیری گذاشت
ما هم در اوج کارهایمان ،کاری که از ما ساخته بود را پیش رویش گذاشتیم
یجورایی نخود سیاه!
نقاشی با ماژیک روی شیشه
یا آینه
ما لباس میشستیم کمی کف درست کردیم و هر آنچه خواست کرد
شیشه هامونم تمیز شد
*********************************
بهار را دست کم نگیرید!
یه همچین جایی که میبینید،رفتیم با دوچرخه
بعد پیاده روی و گشت و گزار روی خاک نرم باران خورده و کلی حاصلخیز
لمس گل های بهاری
اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
یه گله ی گنده گوسفند
بریم؟
بله بفرمایید
مامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان نزدیک شدم
یکی را نشانه میگیرد
و همچون پوارو زیر نظر میگیردش راه رفتن،علف خوردن،هم صحبتی با دیگر گوسفندان و ...
تا اینکه سر و کله ی الاغ خوب و نازنین پیدا شد
سوار هم شد!
بخود آمدیم گله رفته بود دوباره پیش به سوی گوسفندان
یافتن انی که نشانه گرفته بودیمش همچون پیدا کردن سوزن بود در انبار کاه
پس با سرعت بیشتر به سوی گوسفند گمشده
نزدیک میشویم،نفسم برید جان مااااااااااااااادر ،کجا میکشانی ما را
(اینجا هدف جایگزین میشود)
آخیش رسیدیم
ای جااااااااااااااان من یه برره
بعد تر با سرعتی کندتر از دویدن هایمان در مسیر برگشت چنین دیدیم
خانه ی مورچه ها(تا بحال دخترمان گمان میکرد که خانه مورچه ها همان ریز سوراخ های کنج کنج خانه ی کوچک ماست)
و این را خانه ی مار نامید
پابرهنه بر خاک قدم گذاشت...
رقص گیسوانش را به دامن طلایی آفتاب دم غروب نشان داد که دامن برچیند با دیدن پیچ و خم طلایی زلفونش
گفتیم بهار را دست کم نگیرید
ما بهار به بهار به گلخانه ها سر میزنیم
این بهار هم رفتیم
و گاهی گم میشوی میان گلها...
تو را از بین صدها گل جدا کردم
تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم