جمله وار14
معلم زبان ماهرخ بعد از اینکه ازش مثلا امتحان میگیره، میره
ماهرخ با عصبانیت:حالا که بمن برچسب نمیدی میرم و تنهات میزارم تو مدرسه جات میزارم(آهنگین همرا با قر ریز)
************
یه روز تو حال و هوای خودش رو به شوهرش: تو که منو اعتنا نمیکنی به منم نمیگی دوست دارم منم میرم یه شوهر جدید پیدا میکنم
******************
بابا و کوههاش و شیفتاش و ....خلاصه چند روز نبودناش
ماهرخ:چرا ما همیشه تنهاییم بابا هیچ وقت نیست
پشت تلفن به بابا:من دلم غصه میخوره وقتی نیستی خونه
**************************
یه روز که من بیشتر به پر و پاش پیچیدم!
ماهرخ:رو به سقف (طبقه بالا)،آیییییییییی همسایه بالایی بیاین این مامان منو ببرین جاش یه مامان جدید بیارین
*********************************
سرم درد میکنه یه قرص ویتامینی میدی سرم خوب شه؟!!!!!!!!
******************************************
امروز با هم میرقصیدیم ماهرخ:مامان باید ریز برقصی!مث من ریز قر بدی
و بیشترین جملاتی که این روزها میشنویم:حالا که ........ (هر مخالفتی از سمت ما)؛منم دوست ندارم،عاشقتم نیستم و گاهی:باهات قهرم