ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 21 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

جمله وار14

1393/11/20 13:21
396 بازدید
اشتراک گذاری

معلم زبان ماهرخ بعد از اینکه ازش مثلا امتحان میگیره، میره

ماهرخ با عصبانیت:حالا که بمن برچسب نمیدی میرم و تنهات میزارم تو مدرسه جات میزارم(آهنگین همرا با قر ریز)

************

یه روز تو حال و هوای خودش رو به شوهرش: تو که منو اعتنا نمیکنی به منم نمیگی دوست دارم منم میرم یه شوهر جدید پیدا میکنم

******************

بابا و کوههاش و شیفتاش و ....خلاصه چند روز نبودناش

ماهرخ:چرا ما همیشه تنهاییم بابا هیچ وقت نیست

پشت تلفن به بابا:من دلم غصه میخوره وقتی نیستی خونه

**************************

یه روز که من بیشتر به پر و پاش پیچیدم!

ماهرخ:رو به سقف (طبقه بالا)،آیییییییییی همسایه بالایی بیاین این مامان منو ببرین جاش یه مامان جدید بیارین

*********************************

سرم درد میکنه یه قرص ویتامینی میدی سرم خوب شه؟!!!!!!!!

******************************************

امروز با هم میرقصیدیم ماهرخ:مامان باید ریز برقصی!مث من ریز قر بدی

و بیشترین جملاتی که این روزها میشنویم:حالا که ........ (هر مخالفتی از سمت ما)؛منم دوست ندارم،عاشقتم نیستم و گاهی:باهات قهرم

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد