بازی 45
با دستانی پرتر از خالی
مروری میکنیم بر روزهای عادی با بازی های تکراری و کمی شاد
فقط بازی طوری که دخترک اگر دوست داشت هرچه که میخواهد ببیند و بیابد بدون هیچ اجباری فقط سرگرمی
اما نه خالی تر از هیچ
عکس پرچم کشورهای مختلف ر خریدم گفتم حالا باشه یه روزی لازم میشه
به روزی نرسیده دخترک از کنجکاوی داشت نابودشون می کرد گفتیم نابود نشده به یه دردی بخورن
چسبوندیم به ماشین لباسشویی که هیچ کاربردی نداره و این تنها بهانه استفاده از اون بود
چسبوند و من اسم کشورا ر گفتم و تکرار کرد
چی هست و از کجا اومده ر به اینده ی دور محول میکنم فقط خواستم که ببینه و بشنوه و مخصوصا بچسبونه
خوب دیگه اینم یه کلاه
فقط واسه یاداوری به دخترک که اینها هم هستن میتونی با اونا بازی کنی به جون خودم
دخترک عاشق عروس شدن و این حرفاس گفت دامن درست کن
ساختیم اما مرغوب نبود و با هر بار رقصیدن دخترک از هم میپاشید
و هرمی که دوست داشتم بسازه و استقبال کرد و ساخت
واسش قرقره خریدم با دو پایه کلی تک قرقره رو هم میسازه خوشحاااااالم
اینجا حروف انگلیسی و چهره ها ر میچسبونه
فقط دست ورزی بیشتر از این هرچی دوست داشت
پ:
دیروز نقاشی کشیدی به سبک گذشته
واسش جیب هم کشیدی خوب قلنبهجییییییییییییییییب