ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

همراهــــــــــــــــم

1393/12/18 11:35
197 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی دلمان می گیرد

باید دکمه ی f5 مان را بزنیم

کسی نیست رفرشمان کند

خودمان باید دکمه را بزنیم

روزگاری دور ،دوستی داشتیم

هنوز هم داریمش اما دوریم دووووووووووووووووور

خوب رفرشمان میکرد

دلمان برایش تنگ شده

منتظر میمانیم عید را با دیدنش سبز شویم

روزگار نوجوانی زیر سایه درخت مدرسه ،نیمکت سرد آهنی ،خورشید رنگ پریده ی پاییزی،برگهای زیر پا در هیاهوی نوجوانی,

محرم حرفها و گفته های ما بودند

خورشید را قسم میدادیم

آسمان را سقف چشمان بارانی مان میکردیم

مخااااااااطب خاص؛

با توام!

آسمان و خورشید و درخت ،بی نیمکت آهنی سرد و بی تو نباشند هم ،مهم نیست

نیستی ات را با دل و جان می فهمم

میفهمی!!!!!!!!!؟

 

 

انشاالله عید سبز میشوم با دیدنت

هیچ کس چون تو مرا نمی فهمد

امروز هوایی ات شدم

فرزندم

دختر همچون ماهم

با دوست ،دوستی کن

دوستی ها متفاوتند

جنس هاشان هم متفاوت

هر کدام طوری دوست داشتنی

اما بین تمام خوبی ها یک منحصر بفرد یک خاص یک ماندگار را دریاب

فراموش نکن!

دوستی ات را بی پروا ادامه بده

بفهم کسی را که می فهمد تورا

همدمی از جنس خودت را داشتن در این دنیای وانفسا موهبت بزرگیست

مرهمی پیدا کن که بداند تو را،شادی تو را و غمت را

با لبخندت مست شود

با اشکت سرریز

آبی را کنار سبز های زندگی ارزویت کند

تیرگی را دور از تو خواهد

پابپایت موازی قدم بردارد تا ....

 

ماهدختم

همچون مخاطب خاص خودم برایت آرزو دارم

 

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد