بازی58 و ...
دروووووووووووووووووووووووووووووووود و صد دروووووووووووووووووووووووووووووود
به همه حتی روزای بهار
شکوفه های سفید و صورتی
خیلی وقته نیستم
این نبودن واسه خودم خیلی سخته
اینترنتمان همچنان در چاله گودال است
الهی بی پی سی ام بمونم
یه چند تایی از روزمرگی هامون با شیرین ترین قند همه ی قندونامون میزارم تو این بازیا خیلی بهمون خوش میگذشت
۱)از بابای خونه خواستیم واسمون کارتون بیاره
اوشونم آوردن
دوست داشتم یه شهر بزرگ واسه دخترم بسازم اما همون شب از حوصله و اندازه ی کارتونا خارج بود پس به همین اکتفا کردیم و دخترک خیلی دوست داشت خیلیاااااااااااااااااااا
من عاشق میدون شهرمون شدم
تو ادامه مطلب یه چند تا دیگه بازی داریم
چند روزی تمام انرژیمان را گذاشتیم برای اشنایی با انواع و اقسام حیوانات اعم از زمینی هوایی و ...
اینم یه نمونش
دخترمان کاغذ کادویی برداشت و جعبه ای
خواست برای دوست خیالیش هدیه ای تدارک ببیند
دید به سبک و سیاق خودش
پیچ و مهره از محصولات گلدونه خریدیم اما بابای خانواده دوست داره وقتی دخترش با پیچ بازی میگنه دستاش بوی فلز و روغن بگیره
از روزنامه های باطله دراوردیم و دخترک چسبوند
چاردیواری ها ر دور نریزین یه همچین چیزایی داره
خبر امد خبری در راه است
میگن داره عید میاد؟!!!!
ما هم شنیدیم ندیدیم که
پس به شنیده هامون اکتفا کردیم و خواستیم سبزه ی امسال حاصل دستان کوچک دخترمون باشه
آب با رنگ خوراکی قاطی کردیم گذاشتیم فریزر
تو شیر یا دوغ میندازی و از دیدن برق چشمای دخترت لذت میبری به به
اینم یه مدل نقاشی