چه طولانی نبودن
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
سلامی به اندازه ی ده روز که بر من ۱۰ سال گذشت
بر منی که هر بار دوست میداشتم ثبت کنم اما راه بر من بسته بود
و چه بسیار از کودکم گم شد در پسکوچه ی خاطراتم
بسیار شیرین زبانی ها
خیالات زیبا
و جمله های عجیب و غریب که دهانمان باز می ماند و گوشمان گیج از این وروجک که هاااااااااااااااااااااااااااااااااا!؟
مروری چند بر این ۱۰ روز نبودن:
بخدا عذاب وجدانمان قلمبه میشود اگر ننویسیم!!!!
از تهران برگشتیم
دخترک بسیار در تنهایی با دوستان خیالی که همان کودکان اطرافمان هستند بازی میکند
مدام لیست خرید از ما میگیرد و از بقالی خیالاتش خرید میکند
کتابهای می می نی را خریدیم چه دوست میدارد و پند میگیرد
و ....
این سه نقطه همان گمشده های ذهن من است از روزگار گذشته مان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی