سلاممممم خبرای خوب پشتتتتتتت سر هم داره میاد مامان بزرگم راه میره دستی که تکون نمیخود انگشت کوچیکش تکون میخوره داییم از تهران اومده ۱۶ روز دیگ تولدمه و........ امروز ماما ن بزرگم سوار وَن دایی کردیم رفتیم رشیداباد جای قبر پدربزرگم🖤 بعد رفیم صد بار خداروشکر ابش پر تر شده بود. اینم از عکسا داییم با وَن رفت شهر و اون یکی داییم که از تهران اومد رفتیم روستا دیدن مادر بزرگ مامانم . بعد رفتیم دیدن خاله مامانم بعد رفیم کباب هایی که داییم سفارش داده بود رو گرفتیم اومد خونه مادرب...