خبر آمد سفری در راه است
سلام
فردا قراره بریم شماااااااااااااااااااااااااال لب دریا اما من ینمه تب دارم امان از این عروسیا ،بالاخره تموم شد
دعا کنین سالم برگردیم واستون از روزهای سفر و بعد سفر پست یزارم
شما هم مثل همیشه نظر ندین
اما من دلسرد نمیشم و دفتر خاطراتم نمیبندم و همیشه مینویسم
به امید روزهای بهتر در اینده
بعد نوشت:
یه روز قبل از سفر ماهرخ بردیم دکتر و معاینش کرد گفت عفونت نداره اما یه ویروس ورژن جدید وارد بدنش شده که باعث کم اشتهایی و تب و سرفه و استخون درد میشه
ازش پرسیدم میشه با این حال ببریمش مسافرت گفت بهتره نرین اما اگه رفتین تو مسیر مستقیم باد کولر نباشه
و دارو داد
گرچه ویروس بود و یه سوغاتی کوچک از طرف یاسمین عزیز
حالا سر به سر شدیم آخه یه بارم من از این سوغاتیا بهش دادم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی