ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

ترانه خونی_ دیالوگ 6

ترانه خونی دردونه:   چینه چینه دامنت بعد از نسترن هیــــــــــــچچی دیگه برام نگو هیــــــــــــــچچی دیگه برم نگو (بعد از نسترن هیچی دیگه برم نمونده) الاکلنگ تیشه دوست دارم همیشه  فکرای بکر دردونه: دیروز ۲۵ تااااااااااااااااااااااااا مهمون داشتیم و سخت مشغول خواستم در رب انار باز کنم که دردونه متوجه تلاش بیهوده ی من شد و همون طور که در ارامش انار نوش جان میکرد با جدیت رو بمن گفت: نمتونی باس تنی؟؟ گفتم اره! گفت:سیفتهههههههههههههه؟؟؟؟؟؟ (عاشق اون کشیدن حرف اخر کلماتتم) گفتم: بله گفت؟دسمال خیس تُن باز تُن سر تا پایش را بلعیدییییییییییییییییییییییم با جیغ و دادو فریاد ...
11 آبان 1392

شعر اعداد2

یه شعر قدیمی آموزش اعداد . . . . . یک، یک دوستی داشتم دو، دوستش می داشتم سه، سپاس گذارم چهار، چاره ندارم   پنج، پنجه ی آفتاب شیش، شیشه ی عمرم هفت، هفت تیر به دستم هشت، هشت ساله دختر نه، نوروز امسال ده، ده ساله دختر یازده، ریزه میزه دوازده، گل می ریزه ...
28 مرداد 1392

بازی 28 و 29

بازی ۲۸:   دوختنی های ماهرخ   تو این بازی واسه ماهرخی یه مسطتیل مقوایی و یه دایره که با پانچ سوراخ سوراخ شده بودن تهیه کردم  با یه نی ابمیوه از اونایی که ما بهشون میگفتیم ساندیس به عنوان سوزن و نخ کاموا هم به عنوان نخ استفاده کردم و به ماهرخ کمک کردم واسه کوک زدن مستطیل و انشاالله در نوبت بعدی دایره دوزی میکنیم     ماهرخ یکم دوخت و چون خسته شد رفت سراغ برج قورباغش واسه مرحله بعد یه سرس اشکال هندسی با کاغذ رنگی درس کردم و با پانچ یکی یه سوراخ انداختم و دادم ماهرخ یخ ریسه از اشکال هندسی درست کرد  ماهرخ از این مرحله بیشتر ستقبال کرد نسب...
21 مرداد 1392

شعر اقا خرگوشه

یه روز یه آقا خرگوشه رسید به یه بچه موشه موشه پرید تو سوراخ خرگوشه گفت آخ وایسا وایسا کاری دارم من خرگوش بی‌آزارم بیا از سوراخت بیرون نمیخوای مهمون یواش موشه اومد بیرون یه نگاهی کرد به حیوون دید که گوشاش درازه دهنش بازه شاید میخواد بخورتم یا با خودش ببرتم پس میرم پیش مامانم آنجا میمانم مادر موشه عاقل بود زنی باهوش و کامل بود یه نگاهی کرد به خرگوش گفت به بچه موش این حیوونه خیلی خوب و مهربونه پس برو پیشش سلام کن بیارش خونه ********************************* ی رووزی آقا خرگوشه رفت پیش ی بچه موشه موشه پرید تو سوراخ خرگوشه گفت آخ واسا واسا کارت دارم م...
20 خرداد 1392

مدل شعر خوندن ماهرخ تو 18 ماهگی

قرمز(ماهرخ) آبی(مامان فاطمه) شعر حیوانات: ببیی میگه؟ بع بع                 دنبه داری؟              نه نه گاو میگه ؟     ما ما                  کوچولوی من دنبالم     بیا هاپو میگه؟   هاپ هاپ           یه دوست دارم گنده و      چاق قورباغه میگه؟    قور قور          ز خونه نشو     دور دور خروس میگه؟     گلگلی گلو     غذات بخور ای &nbs...
4 خرداد 1392

شعر واسه آموزش شمارش از 1تا5

یک گل سرخ تو گلدون رو میزِ توی ایوون یک گل داریم یک گلدون یک دختر مهربون ————————- دو چشم دو گوش دوتا پا دو تا دندون زیبا دو دست بالای بالا دعا برای بابا ————————- سه گربه نازنازی دارن میرن به بازی سه کاموا و سه گربه سه سیب سرخ گنده ————————— ۴ تا پرنده بودن بی آب و دونه بودن یه بچه آبشون داد دونه ی نابشون داد ————————- ۵ تا قایق روی آب ۵ تا بچه روی تاب بازی و شادی تا کی دیگ...
29 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد