جمله وار 9 دیالوگ 8
تو تاکسی داشتیم میومدیم راه اهن
ماهرخ:اسمت چیه؟؟؟(رو به راننده)
ماهرخ:اسمت چیه؟؟؟؟؟
ماهرخ:اسمت چیه؟؟؟؟؟؟؟
اقای راننده:رضا
ماهرخ:نه رضا نیس رضا اون اقاهس(یه مرد بیرون ماشین)
ماهرخ:فامیلت چیه؟
راننده: (:|)
ماهرخ:قلییی :))))))غش غش میخندید
ماهرخ:اینجاکی میشینه؟؟؟(صندلی شاگرد)
راننده:همه؛ بچه ها اقاها خانما
ماهرخ:نه فقط خانما میشینن
راننده: :|
من: :{}
**************************
بیرون از مترو یه خانم دیدی انگاری صورتش جوش زده بوده
ماهرخ:مامان صورت خانمه نقطه نقطه یود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی