جمله وار6
بابا واسه خودش جوراب خرده بود و وقتی داشت جوراباش در میاورد رو به بابا:
بابا اینا ر جدید خریدی!!!!!!!!!!
شیفته ی دقتتم مادر
*********
امروز دختر همسایه همرا پدرش اومدن حیاط شما هم ازم خواستی لباس تنت کنم و بری پیشش
البته قبلا با هم اشنا نشده بودین رفتی و دختر همسایه همچین تحویلت نگرفت
ناراحت اومدی و میگی:
دوسم نشد اون دوستم نیس!!!!!!!!
*********
مامان میشه اب بدی؟
مامان میخوام کمکت کنم
******************
میخوام برم باشگاه
" " دانشگاه
" " ورزشگاه
دارم میرم سر کار
***********************
من عروس شدم کجا بشینم؟؟؟دوماد کو؟؟؟؟
و کلی شیرین زبونی و بلبل زبونی که یادم نیس و شرمندم که نشد یادم بمونه
***********************
بی___________بو بی_____________بو بی________________بو
یه امبولانس اژیر کشان اومد و رد شد اصلا حواسم نبود به ماهرخ نشون بدم و توضیحی در موردش بدم
دچار عذاب وجدان شدم که دخترک گفت:
اممولانس بود
مریس شوده بیبره ماریستان...
من :|
***************************
به دامن میگی :چینه چینه دامن
مامان از چینه جینه دامن خسته شودم
مامان کمرم شیکس