ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 21 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

دیالوگ1

1392/5/31 11:15
249 بازدید
اشتراک گذاری

من:ماهرخ بابا کجارفته؟

 

ماهرخ:کار

من:چی بیاره؟

ماهرخ:پول

من:چی بخریم؟

ماهرخ:شیر،ماس،بتنی،اوله

*************************

من:ماهرخ نکن دست نزن این کار خوبی نیس!

ماهرخ:تاتا عباسی خدا منو نناسی بدل بابا بناسی(کلا بحث عوض میکنه و به کارش ادامه میده)

من:ماهرخ من با شمام حواسم بهت هستااااااااااا(یکم روش تاثیر میزاره)

ماهرخ:در مرحله اول چشاشو ازم میدزده واسه ۳ دقیقه در نهایت بدو بدو در روووووووو

*******************************

امشب با مامان جونی و ماهرخ رفتیم بازار

منو ماهرخ کنار ماشین منتظر مامان جونی بودیم که من خسته شدم و رو جدولا نشستم ماهرخ هم سوار کالسکه بود

ماهرخ:مامان پاشوووووو نشین!!
من:چرا؟

ماهرخ:اوججا خاتیه.صدلی ماشین بیشین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد