ماهرخماهرخ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
فردینفردین، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈زمانی که خودم شروع کردم به نوشتن🌈، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋تولد شمار وبلاگم🌙✨️🦋، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

Mahake man

🔗⛓️‍💥

جمله وار3

اینا بیشتن=فندق بشکن   موحکم سدم=محکم زدم بچه چوچولو=بچه کوچولو(رو به خرسی) درس تردم=درست کردم ببرپیشش=منو ببر پیشش(یاسین) انگ کدم= رنگ کردم بچش خوابه=بچم خوابیده(رو به خرسی) بود نزن=بوق نزن **** بود زدم=بوق زدم  خوردنیه بیخور=بوخور خوردنیه(عدس خام)  خانم خوشدل پاشووو صوبونه بیخورییم=خانم خوشگل پاشو صبحونه بوخوریم
11 شهريور 1392

دیالوگ2

من:ماهرخ خاله زهرا کو؟   ماهرخ:رفف من:کجا رفته؟ ماهرخ : رفته طهروو(تهران) ********************** امروز تو خیابون ماهزخ:ماماااااااااااااااااااااان من اس اینا مخام؟(چیپش . پفک و...)  من:انا خوب نیس بد ماهرخ:اینا خوب نیس بد اوله (شکلات)خوبه بستنی خوبه ********************** ماهرخ:مامان بیاااااااااااا پاشششو کار دارم میریم سمت کمد لباسا ماهرخ:مامااااااا من دامن مخام من:دامن میخوای چیکار؟ ماهرخ:مخام برصصم(برقصم) وقتی دامن میپوشه گوشه هاش با ناز و سرانگشت میگیره میگه:عروس خانمم هی عروس خانمم هی و گاهی میگه:عروس خانم ماشاللا عروس خانم ماشاللا ...
9 شهريور 1392

جمله وار2

من میخوام برم مددسه   مامان بیا مامان پاشوووووووووووو (با بی تفاوتی من) مامان بیییا کاردارم پاشو ایججا خیابون دوسه مننه تبلوو تبللو تبللو مومارک بیا شما ر فوت کن اینجوری گلط =اینطوری غلطه آرمین دوسته مننه  مخام برم پیشش ماما دعوا میتنه
5 شهريور 1392

دیالوگ1

من:ماهرخ بابا کجارفته؟   ماهرخ:کار من:چی بیاره؟ ماهرخ:پول من:چی بخریم؟ ماهرخ:شیر،ماس،بتنی،اوله ************************* من:ماهرخ نکن دست نزن این کار خوبی نیس! ماهرخ:تاتا عباسی خدا منو نناسی بدل بابا بناسی(کلا بحث عوض میکنه و به کارش ادامه میده) من:ماهرخ من با شمام حواسم بهت هستااااااااااا(یکم روش تاثیر میزاره) ماهرخ:در مرحله اول چشاشو ازم میدزده واسه ۳ دقیقه در نهایت بدو بدو در روووووووو ******************************* امشب با مامان جونی و ماهرخ رفتیم بازار منو ماهرخ کنار ماشین منتظر مامان جونی بودیم که من خسته شدم و رو جدولا نشستم ماهرخ هم سوار کالسکه بود ماهرخ:مامان پاشوووووو نشین!! من:چر...
31 مرداد 1392

جمله واره 1

گاگا میسنه گاگا میسنه گاگامیکنه دوش=آقای بد اخلاق میاد میزنت گوشتم میکنه   ماما میتنه دوش=مامان گوشت میکنه مامان دوا میتنه=مامان دعوات میکنه زالا مو تیشید صفف مو تیشید=زهرا موهای صدف کشید  
31 مرداد 1392

[عنوان ندارد]

فک میکم بهتر باشه از این به بعد وارد یه بخش جدید بشیم و دیگه دونه دونه لغتای ماهرخ جون ننویسم آخه دخمری با جمله هاش منو بیشتر شگفت زده میکنه و لغات جدیدش تو جمله میاره   البته بخش فرهنگ لغت به طور کامل نمیبندم چون هنوز خیلی ناقصه اما این جا دقیقا همینجا یه بخش واسه جمله های دردونه میدرستم. اسمشم میزارم  دیالوگ های ماهرخ جون(جمله واره های ماهک من)    
31 مرداد 1392

[عنوان ندارد]

خدایا=خدایا دوشگاره=گوشواره گمندر=گردنبند گردن=گردن خبوسه=خربزه  عرس خانم=عروس خانم شیمک=شکم تللد مومک=تولدت مبارک گاگا میسنه گاگا میتنه دوش=آقا میاد میزنت آقا گوشت میکنه مامان میدشه=مامان میکشت خودنییه=خوردنیه دبیار=دربیار  تفیث=کثیف
25 مرداد 1392

[عنوان ندارد]

دیوا=دیوار تبوتر=کبوتر میتو=مترو رخته=ریخته سمین=زمین پرپانه=پروانه سنبور=زنبور آیمیشن=آویشن پرپریا=پریماه تشک=کشک گامله=قابلمه بودوسیم=بدوزیم ماججون=مادرجون ئیوا=لیوان موخگه=تخمه  دَفتَ=دفتر ماژید=ماژیک
19 مرداد 1392

[عنوان ندارد]

اخت=تخت خواب ،تخت دربیار=دربیار عیفان=عرفان نیگا کن=نگاه کن زالا=زهرا سنگ سد؟=زنگ زد؟ کندم=کندم بیکنم؟=بکنم؟ ماکارنی=ماکارونی من بسنم=من بزنم؟ بٌدارم=بردارم دندون بکنم=گاز بگیرم ـ گاز بزنم
9 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Mahake man می باشد