❤️❤️خیلی خوب بود❤️❤️
................................................................
سلام
پنجشنبه هفته پیش تولد کوروش بود.
(پسر داییم)
در یک اقامتگاه سنتی
همه فامیل اونجا بودن.
اول که رقص سنتی انجام دادن
بعد نوبت به هاجر جونمون رسید🤣🤣🤣
حتما این قصه قدیمی رو شنیدید
بارون میاد جَر جَر
بارون میاد جر جر / رو پُشتِ بونِ هاجر / هاجر عروسی داره / تاجِ خروسی داره..
همیشه بچه گیم مامانم اینو میخوند😁
🍭🍭بعد از این اجرا یهو برقا رفت و من با یه کیک وارد شدم🎂🎂🎂🎂
قیافم انجا کپ هیولاس🤣
بعد برقا روشن شد و اقا کوروش شعمشو فوت کرد.
اهنگ گذاشتیم و.........
راستی خورشید خانم(دختر داییم)هم در تولد شریک بود💓
یه عالمه بازی کردیم و موقع خوردن شام انقدر حرف زدیم😂😂
اخر شب هم دوستم پری ماه اومد خونه ما خوابید😊
از این مطلب خوشتون اومد؟؟؟؟؟؟
کامنت یادتون نره
خدانگهداررر❤️❤️🩹❤️🔥
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی