فلش کارت های خواندن 1_اره؟ 2_نه
سلام
مدتی هست که ذهنم سخت درگیر فلش کارتهای خواندن و نوشتن و تنوع اونها شده
اینکه آیا مناسبن؟لازمن؟خوبن؟بدن؟ وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای گیج شدم
آخه دوست دارم دخترم مثلا تو ۴ تا ۵ سالگی کتابای قصش ورق بزنه و بخونه
هرکجا اسمش دید بلند بخنده و اسمش بگه
دوست دارم قتی دخترم چشمش به کتای گیتا شناسی میوفته اسم کشورا ر بخونه....
بعله من خیلی چیزا دوست دارم اما...
همه چی با هم که نمیشه!!!!میشه؟؟؟
خلاصه شروع کردم به تحقیق و تفحص که عایا این محصولات متنوع مناسبن یا نه؟
رفتم تو سایت تراشه های الماس کلی تبلیغ و منم کلی وسوسه و خیال پردازی
حتی اسم وبلاگ بچه هایی که تو ۵ سال تونستن خوندن یاد بگیرن هم بود
به تک تکشون سر زدم کلی ذوق کردم که دخمری من چرا نههههههههههههههههههه؟!!!!
حتی نزدیک بود با یه کلیک اینترنتی بخرم
که یهو یه لینک از کجایک اومد زیر اشاره گر موس من و منم کلیک کردم و با این مطالب مواجه شدم
خوندنش ضرری نداره...
ادامه مطلب لطفا
http://koodakbazendegi.blogfa.com/post-59.aspx خوندن این پست شدید شدید توصیه میکنم
من یک مادرم.
من یک مادر نگرانم که جمعه ها صبح حالم خراب میشود.
چند هفته ای است که در برنامه صبح جمعه شبکه دو، بچههایی را میآورند که مثلا نخبهاند یا باهوش یا یک همچین چیزهایی. یک نمایش تمامعیار، مثل یک سیرک. یکیشان میتواند در ۴ سالگی بخواند و بنویسد و به انگلیسی تا چند بشمارد و برعکس بشمارد و این چیزها. آن یکی رفته یک موسسهای و میتواند در ۵ سالگی چند تا عدد را به صورت ذهنی جمع و تفریق کند و بگوید. اول بچه دستآموز وارد میشود؛ نمایش میدهد، حضار کف میزنند، بعد مدیر موسسه میآید و در حالی که حتی نمیتواند یک جمله را با فعل و فاعل درست بیان کند، مثل مدیر یک سیرک سرش را بالا میگیرد و با تشکر از تشویقهای حضار میگوید که چطور این بچه را به اینجا رساندهاند. بعد یک چیزهایی در مورد نیمکرههای مغز، اعتماد به نفس، خلاقیت و… میگوید و بعد صحنه را میسپارد به عموقناد که ضربه نهایی را بزند: تبری محکم به پایههای وجدان مادرها و پدرها. «اگر به فکر پیشرفت بچهتون هستین، حتما با این شمارهها تماس بگیرین» و «نباید هیچ بچهای در ایران باشه که به این موسسه نره» و چیزهای دیگری که یعنی زود باشید تا بچهتان بیشتر از این عقبافتاده و خنگ نشده، زنگ بزنید و بچهتان را نجات بدهید و خوشبختی و هوش را برایش بخرید.
آهای عموقنادی که نوستالژی کودکیمان بودی! چند؟! فریب دادن مادر و پدرهای سادهای که حاضرند به هر قیمتی خوشبختی را برای بچههایشان بخرند، چند میارزد؟ با چند میلیون حاضر شدی وجدان چند میلیون مادر و پدر پای این برنامه را این طوری بلرزانی؟!
فکر میکردم بدتر از این نمیشود که در برنامه های کودک آنتن را به ماکارونی و پفک میفروشند. اما حالا میبینم این بار تخریب شخصیت بچه ها و شعور والدین، دستاویز پول درآوردن برنامه ها شده است.
چه کسی گفته بچه ای که بتواند در ۵ سالگی بخواند و بنویسد یا بشمارد و جمع و تفریق کند باهوش است؟! چرا حالا که در همه دنیا روانشناسها به این نتیجه رسیده اند که سنین زیر دبستان مطلقا برای بازی کودکان است، ما بزرگترین رسانه کشور را میدهیم دست موسساتی که روشهای منسوخ و نخ نمای دنیا را برایمان تبلیغ کنند؟ چرا اجازه میدهیم بچه هایمان دستمایه نمایش زشت چنین موسساتی شوند؟ چرا باید “پز دادن” و “فخر فروختن” با بچه ها، این موجودات معصوم و بی پناه، را تبلیغ کنیم؟
من یک مادرم و غصه گل های کشورم قلبم را میفشارد.
من مسئول گلهایم هستم. اجازه نمیدهم باغبانی بی کفایت، گلهایم را به دست گل فروشها بسپارد تا از ریشه آنها را بکنند و در گلدانهای زینتی بگذارند”
این سایت نهال هست مربوط به الهه ی عزیز مامان الا کوچولو که خیلی کامله
http://nahaal.com/blog/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/426
http://sos.niniweblog.com/cat76.php
این پست هم میتونه مفید باشه